با شيوع ويروس جديد كرونا، تغييراتي در سبك زندگي افراد اتفاق افتاد كه اين تغييرات استرس هايي را با خود به همراه دارد. در اينجا دكتر پيمان دوستي، دستورالعمل هايي را در چند گام براي خود مراقبتي به هنگام تجربه استرس، خصوصا در زمان شيوع كرونا ويروس پيشنهاد مي دهد:
دکتر پیمان دوستی
دکتر پیمان دوستی
نام و نام خانوادگی: | پیمان دوستی | ![]() |
رشته تحصیلی: | دکتری تخصصی روانشناسی | |
تخصص: | اضطراب، افسردگی، وسواس و فردی | |
موقعیت مکانی: | روانشناس اختلالات اضطرابی، افسردگی و وسواس در غرب تهران | |
تعیین وقت مشاوره | ||
رزومه دکتر پیمان دوستی |
ویدئو کوتاهی از زندگی نامه دکتر پیمان دوستی:
|
پیمان دوستی در برنامه چراغ مطالعه (شبکه چهار سیما)
مورخ ۲ تیرماه ۱۳۹۹، دکتر پیمان دوستی در برنامه “چراغ مطالعه” که از شبکه چهار سیما پخش می شود، به گفتگویی انتقادی و چالش بر انگیز پیرامون کتاب “مبارزه بی پایان” با مجری برنامه آقای کوروش علیانی پرداخت.
در این گفتگو، مجری برنامه به سوال هایی چالش برانگیز پیرامون این کتاب پرداخت و دکتر پیمان دوستی به عنوان نویسنده کتاب “مبارزه بی پایان”، سعی کرد به این پرسش ها پاسخ دهد. شایان ذکر است که کتاب مبارزه بی پایان یک کتاب خودیاری است که به افراد آموزش می دهد چطور پذیرای هیجانی به نام اضطراب باشند و در عین حال زندگی غنی و ارزشمدار خود را دنبال کنند.
برنامه چراغ مطالعه سعی دارد به سراغ نویسندگان شهیر حوزه علوم انسانی برود، با نویسندگان پیرامون کتاب هایشان به بحث بپردازد و سوال های سختی را از آنها بپرسد. این برنامه روزهای شنبه ساعت ۹ شب از شبکه چهار سیما پخش می شود.
انتشار مقاله جدید در خصوص کرونا ویروس
با توجه به شیوع ویروس کرونا از اسفند ۱۳۹۸ در ایران، تیم پژوهشی کلینیک روان شناسی آوای دوستی در خصوص ویژگی های روانشناختی مردم جامعه در این زمان اقدام به انجام پژوهشی نمود تا در شرایط بحران، نتایج این مقاله مورد استفاده متخصصین حوزه سلامت روان قرار گیرد.
این مقاله با نام “مقایسه نشخوار ذهنی، احساس درماندگی، و بزرگنمایی در سنین مختلف و رابطه آنها با سبکهای مقابله با استرس در بازدید کنندگان یک وب سایت سنجش وضعیت روانی طی هفته اول شیوع کرونا ویروس” توسط مجله علمی پژوهشی “دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی” مورد پذیرش قرار گرفت.
این پژوهش توسط پیمان دوستی، نرگس حسینی نیا، گلناز قدرتی، و محمد اسماعیل ابراهیمی صورت گرفت.
اتخاذ چشم انداز و نظریه ذهن
اتخاذ چشم انداز، نقش مهمی در شکل دادن به “خود” ایفا میکند. توانایی اتخاذ چشم اندازی دیگر هم، یک توانایی ضروری در راستای خود (self) است. در سالهای اخیر، تحقیق گستردهای بر اساس نظریه شناختی و به ویژه تحقیق درباره نظریه ذهن صورت گرفت (بارون-کوهن، تیگر-فلاسبرگ، و کوهن، ۲۰۰۰).
دکتر نیکلاس ترنیکه/ ترجمه دکتر پیمان دوستی
منبع: ترنیکه، نیکلاس. (۲۰۱۰). یادگیری RFT. ترجمه: دوستی، پیمان. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
برای دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت)، اینجا را کلیک کنید
این تحقیق به منظور ایجاد یک درک کلی از نحوه عملکرد انسانها، چگونگی توسعه توانایی اتخاذ نگرش ذهنی به خود و دیگری، و همینطور ایجاد همدلی، انجام پذیرفت. به طور خاص، این تحقیق مشکلات مربوط به افراد مبتلا به اوتیستیک را بررسی میکند و پیامدهای مستقیم و قابل اجرایی دارد که اجازه میدهد استراتژیهای خاصی برای کمک به یادگیری کودکان و اتخاذ چشم انداز، توسعه پیدا کند (هاولین، بارون-کوهن و هادوین، ۱۹۹۹). همچنین محققان بر اساس این کار، گامهای مختلفی در جهت اتخاد چشم اندازی دیگر، برداشتند. این گامها از پایه (توانایی تصور کردن یک شی از یک موقعیت دیگر) شروع میشوند و به سمت رفتارهای پیچیدهای نظیر توانایی پیش بینی رفتار دیگران از طریق فرضیههایی درباره درست یا غلط بودن رویدادها، حرکت میکنند. به عبارت دیگر، میتوانیم بر اساس فرضهایی در مورد اینکه فرد دیگری معتقد به درست بودن آن باشد (صرف نظر از اینکه خودمان به آن معتقدیم یا نه)، عمل کنیم. این امر مستلزم آن است که بتوانیم چشم انداز دیگران را در نظر بگیریم.
بهبود روشهای آموزش برای کودکان مبتلا به اوتیسم، دهههاست که تحلیلگران رفتار را به خود مشغول کرده است. حمایتهای تجربی برای درک اتخاذ چشم انداز به عنوان چارچوب بندی ارتباطی، فرصتهای جدیدی را در این زمینه باز میکند. مزیت استفاده از چنین تحقیقی از نقطه نظر تجزیهوتحلیل رفتار، مجددا این است که در آن علم از پایین به بالا ساخته شده است. مفاهیم استفاده شده دقیقا تعریف و توصیف شدهاند و در کار تجربی (آزمایشی) ریشه دارند. از سوی دیگر بسیاری این موضوع (تعریف دقیق اصطلاحات و مفاهیم) را مشکلی برای مدلهای شناختی میدانند (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴).
در مطالعات مبتنی بر نظریه چهارچوب ارتباطی (RFT)، اتخاذ چشم انداز به عنوان یک شکل از رفتار عامل (کنشگر) تعمیم یافته است که در آن کودک میآموزد محرکها را از چشم انداز خاصی مرتبط کند: من در مقابل شما، اینجا در مقابل آنجا، الان در مقابل آنگاه (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴). یک برنامه خاص برای این آموزش، توسعه داده شده است (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴؛ مک هاگ، بارنز-هولمز، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۹). به طور خلاصه، آموزش به این شکل طراحی شده است که سوالهایی به کودک ارائه میشود که در آنها به صورت نظام مند، سطحهای مختلفی از پیچیدگی در اتخاذ چشم انداز، آموزش داده شده است. در طول آموزش بازخورد داده میشود، یعنی پاسخهای صحیح، پیامدهای تقویتیای در گفتوگو دارند.
آموزش با روابط سادهای شروع میشود، چیزهایی نظیر: “کدام توپ من است؟ کدام توپ تو است؟”، “چه کسی اینجاست؟ چه کسی آنجاست؟”
در مرحله بعد، روابط تغییر میکنند: “اگر من جای شما بودم و شما جای من بودید، کدام توپ برای شما بود و کدام توپ برای من بود؟” و شما آنجا روی صندلی کوچک نشستهاید، من اینجا روی صندلی بزرگ نشستهام. [توصیف وضعیت واقعی]. اگر اینجا، آنجا بود، و آنجا، اینجا بود، من روی کدام صندلی نشسته بودم؟ شما روی کدام صندلی نشسته بودید؟
همچنین دو روابط معکوس را آموزش میدهید: “امروز من اینجا، روی صندلی بزرگ نشستهام. دیروز من آنجا، روی صندلی کوچک نشسته بودم. اگر اینجا، آنجا بود، و آنجا اینجا بود، و الان، آنگاه بود، و آنگاه، الان بود، من الان کجا نشستهام، آنگاه من کجا خواهم نشست؟”
همانطور که احتمالا متوجه شدهاید، پاسخ دادن به این نوع سوالات آسان نیست، حتی برای بزرگسالانی که مشکلات کلامی ندارند. این مهارتهای مربوط به پدیدههای موجود در نظریه ذهن، از طریق مقایسههایی حمایت میشود: از یک طرف اینکه چطور این نوع چارچوبهای ارتباطی در گروههای سنی مختلف ظاهر میشوند، و سوی دیگر اینکه چه چیزی در تحقیقات جاری یافت میشود (مک هاگ و همکاران، ۲۰۰۴). همچنین نشان داده شده است که این نوع از مهارت در کودکان پیش دبستانی ممکن است از طریق این نوع برنامههای آموزشی تحت تأثیر قرار گیرد و چشم انداز تعمیم یافتهای اتخاذ کنند (هیجل و رفلفت، ۲۰۰۶). مضاف بر این، نشان داده شده است که مهارتهای کودک مبتلا به اوتیستیک درمورد اتخاذ چشم انداز، با استفاده از این روشها بهبود مییابد (برای مشاهده خلاصهای از نتایج به روز، منابع رفلفت و بارنز-هولمز را مطالعه کنید).
هیجانهای مثبت میتوانند دشوار باشند
بعضی اوقات مردم ترسهای مختلفی از هیجانهای مثبت دارند- گویی اجازه میدهند گیر بیافتند یا به یک سرزمین ناآشنا حرکت کنند. فردی میگفت: “اگر احساسهای مثبت بیشتر از خشم و اضطراب باشند، واقعی نیستند و بخشی از شما نمیباشند”.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
این کتاب را سفارش دهید
بنابراین، مدت زیادی طول میکشد تا به احساسهای مثبت عادت کنیم، و حتی گاهی اوقات میتوانیم از آنها وحشت داشته باشیم. به عنوان مثال، سالی غالباً فقط به چیزهایی نگاه میکند که امیدهای او را در آخرین لحظه از بین میبرند، زیرا مادرش ناراحت یا عصبانی میشود.
جان به یاد میآورد که غالباً وقتی اوضاع به خوبی پیش میرفت، والدینش عصبانی یا پرخاشگر میشدند. برای سالی و جان، هیجانهای مثبت با “اتفاقات بد” همراه بود. از این رو، کاملاً قابل درک است که آنها آموختهاند اجازه ندهند هیجانهای مثبت داشته باشند.
مشکل اینجاست که چه اتفاقی در مغز ما میافتد اگر سیستم هیجانهای مثبت را به کار نبندیم. بنابراین به جای اینکه فرض کنیم احساسهای مثبت برای ما نیستند، میتوانیم تشخیص دهیم چرا از آنها وحشت داریم و به خودمان اجازه دهیم بر احساسهای مثبت کوچک تمرکز کنیم– مانند لذت بردن از یک فنجان چایی یا به اشتراک گذاشتن یک جوک- و قدم به قدم این کار را انجام دهیم.
دانلود ویدیوی آموزشی
وقتی روی شفقتورزی و احساس ملایمت و مهربانی کار میکنیم، بعضی از افراد دقیقاً از این احساسها بسیار مضطرب میشوند؛ احساس ملایمت و مهربانی میتواند شبیه احساسی از ضعف باشد و آسیب پذیری را به شما بیان کند. یک بار دیگر به هر دلیلی که ممکن است بترسید، به یاد داشته باشید که آنها بخشی از سیستم پایهای مغز هستند و میتوانیم دوباره کار کردن روی آنها را تمرین کنیم.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
محبت و مهربانی در درمان متمرکز بر شفقت
آنچه سیستم تسکین دهنده و خشنودی را پیچیده میکند، اما برای کشف شفقت از اهمیت بسیاری برخوردار است، این موضوع میباشد که سیستم تسکین دهنده و خشنودی با محبت و مهربانی ارتباط دارد.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
این کتاب را سفارش دهید
برای مثال، وقتی یک بچه پریشان است، عشق والدین میتواند برای او تسکین دهنده و آرام بخش باشد. همچنین به هنگام پریشانی در بزرگسالی نیز، محبت و مهربانی دیگران میتواند به تسکین ما کمک کند. وقتی احساس آرامش داریم، در زندگی روزمره احساس امنیت میکنیم. این احساس تسکین دهندگی از مهربانی و حمایت، به ما کمک میکند تا احساس امنیت کنیم و این موضوع از طریق سیستمهای مغزی، مشابه با احساسهایی که باعث ایجاد احساس آرامش همراه با تحقق و خشنودی میشوند، کار میکند.
در مغز مادهای به نام آندروفین وجود دارد که برای سلامتی، احساس آرامش، و بهزیستی مهم است. زمانی که احساس مهربانی میکنیم، این ماده آزاد میشود. همچنین هورمونی به نام اکسی توسین وجود دارد که به احساس امنیت اجتماعی و پیوندجویی ما مرتبط است. این هورمون (همراه با آندورفینها) احساس بهزیستی به ما میدهد که از احساس دوست داشتنی بودن، خواستنی بودن، و ایمنی در کنار دیگران، ناشی میشود.
دانلود ویدیوی آموزشی
میتوانید این موضوع را در خودتان با یادآوری اینکه بدنتان وقتی که احساس خشنودی و مهربانی دارید، زمانی که دیگران با شما مهربان هستند، یا با خودتان مهربان هستید، چه حسی دارد، کشف کنید. وقتی احساس خشنودی و ایمنی دارید، به چه چیزی توجه و فکر میکنید؟ وقتی احساس ایمنی و خشنودی دارید، چطور رفتار میکنید؟ بسیار خب، ممکن است برخی از کاربردها در حال نبرد با یکدیگر باشند، بنابراین شاید نیاز باشد از تصور شما برای اینکه حدس بزنیم چه احساسی ممکن است داشته باشید، استفاده کنیم.
این موضوع در آموزش ما برای شفقتورزی مورد توجه است، زیرا این امر برای احساس بهزیستی ما مفید است. من به آن تحت عنوان یک سیستم تسکین دهنده و خشنود ساز اشاره خواهم کرد.
این کتاب را سفارش دهید
نکته کلیدی: برای برخی از افرادی که مشکلات روانشناختی دارند، سیستم تهدید و محافظت از خود بسیار توسعه یافته است و به راحتی احساس اضطراب و خشم برانگیخته میشود، اما سیستم تسکین دهنده و خشنود سازی آنها کمتر توسعه یافته است، زیرا آنها هرگز فرصتی برای توسعه دادن آن پیدا نکردهاند. بنابراین آموزش ذهن برای شفقتورزی مانند فیزیوتراپی برای ذهن است. ما کشف میکنیم چطور از تمرینهای خاص جهت تلاش و کمک به توسعه این سیستم استفاده نمائیم.
دانلود ویدیوی آموزشی
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
هیجانها عملکردهای خاصی
به هر هیجانی که دارید فکر کنید و از خود بپرسید: “اگر این هیجانها در شما برانگیخته شوند، بدنتان چه میکند؟ چطور این هیجانها توجه شما را هدایت میکنند، چه چیزهایی از حافظه شما بیرون میآید و چه افکاری قطار میکنید؟
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
این کتاب را سفارش دهید
اگر خشمگین، مضطرب یا عاشق باشید، افکارتان چه تفاوتی میکند؟ حالا یک سوال ۶۴ هزار دلاری میپرسم: آیا خودتان برای خودتان فکر میکنید یا هیجانهایتان برایتان فکر میکنند؟ اگر صادقانه نگاه کنیم، اکثرا درگیر یک هیجان میشویم و آن هیجان فکر ما را راهنمایی میکند.
بعضی اوقات یاد نگرفتهایم که چطور عقب بایستیم و در گردآب هیجانها گرفتار نشویم. هیجانها میگویند: “به این فکر کن” ، “همین جا بمان” ، “از آن بترس” و ما به سادگی همین کار را انجام میدهیم، اما مطمئناً این یک خیابان دو طرفه است. اینکه چطور اتفاقهایی که برای ما میافتد را تفسیر میکنیم و به آن معنی میدهیم، میتواند هیجانهای ما را برانگیخته کند.
اما ما همچنین میتوانیم انتخاب کنیم تا از تواناییهای جدید مغز استفاده کنیم که به ما اجازه میدهد عقب بایستیم، فکر و تامل کنیم، و با انتقال توجهمان و تمرکز دوباره روی چیزهایی که مفید هستند، به ما کمک کند که آرامتر باشیم.
دانلود ویدیو کارگاه شفقت ورزی
بنابراین، هیجانها عملکردهای خاصی دارند، حتی اگر برای ما ناخوشایند و دردناک باشند. گاهی اوقات ما هیجانهایی که بر محافظت از ما در مقابل تهدید متمرکز هستند را (مانند اضطراب و خشم)، منفی یا بد میدانیم. به هر حال، این موضوع ما را در یک چهارچوب ذهنی اشتباه برای تعامل با آنها قرار میدهد. آنها به این دلیل که احساس بدی ایجاد میکنند، هیجانهای منفی نیستند، بلکه آنها بخشی از سیستم محافظت ما از خود هستند. وقتی که با هیجانهایمان دوستانهتر رفتار میکنیم (وقتی شروع به دوست داشتن هیجانهایمان میکنیم)، متوجه میشویم تعامل راحتتری با آنها داریم.
همچنین دلایل خوب زیادی برای احساس بد داشتن وجود دارد. تصور کنید فردی که توانایی احساس خشم، ترس، انزجار، شرم و گناه را ندارد، چگونه میشود. این هیجانها بخشی از وجود ما هستند؛ آنها به عنوان بخشی از ماهیت انسانی تکامل یافتهاند. اما به یاد داشته باشید که ما تصمیم نگرفتهایم که این هیجانها را داشته باشیم؛ آنها بیش از میلیونها سال در حال ساخت و تکامل بودهاند.
این کتاب را سفارش دهید
ما در جهانی زندگی میکنیم که تاکید زیادی بر اهمیت شادی و احساس خوب داشتن میکند. مشکل این است که شما با برخی از این ادعاها گمراه میشوید، زیرا آنها به شما نمیگویند که در بعضی مواقع احساس بد داشتن یک بخش عادی و مهم زندگی است که در دراز مدت میتواند برای شما خوب باشد. ممکن است اضطراب افتادن در امتحان باعث شود سخت درس بخوانید یا اضطراب بابت قسمت خاصی از شهر موجب شود از آن منطقه دور بمانید. یادگیری هماهنگ کردن هیجانهاست که مهم میباشد.
دانلود ویدیو کارگاه شفقت ورزی
این موضوع را در نظر بگیرید: وقتی کسی که دوستش داریم را از دست میدهیم (میمیرد)، خودمان را در غمی عمیق، که به طور طبیعی ناخوشایند بوده و با مشکلاتی در خواب، گریه، ضعف، خشم و احساس فقدان همراه است، مییابیم. ممکن است یادبگیریم این احساسها را با دیگران به اشتراک بگذاریم یا لبهایمان را بسته نگه داریم، اما برای بیشتر ما به طور بالقوه، این وضعیت (از دست دادن فردی عزیز) با غم و اندوه همراه است.
به عنوان مثالی دیگر، همه ما به طور بالقوه خیال پردازیها و نگرشهایی درباره ابراز خشم و کینه توزی داریم؛ اگر کسی به فرزند شما آسیبی برساند، میتوانید تمایل درونی شدیدی برای انتقام داشته باشید، و البته همه ما به طور بالقوه احساس اضطراب میکنیم. همه این هیجانهای ممکن، در طرح ژنتیکی ما وجود دارند و تفاوتهای ژنتیکی و رشدی بین ما فقط بر به آسانی یا به شدت برانگیخته شدن این هیجانها در هر یک از ما اثر میگذارد.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
خودمان را در اینجا پیدا میکنیم
با واقعیتی شروع میکنیم که برای همه ما صادق است، این که همه ما “خودمان را در اینجا پیدا میکنیم”. ما تولدمان، ژنهایمان، و اغلب هیجانها و تمایلاتی که درونمان وجود دارد را خودمان انتخاب نکردهایم. ما شرایط بنیادی خود را انتخاب نکردهایم- برخی از ما خجالت زده و مضطرب، فعال یا منفعلتر از دیگران به دنیا میآییم.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
این کتاب را سفارش دهید
برای برخی از ما آشکار است که استعدادهایی در ورزش یا موسیقی داریم و برای برخی کمتر از دیگران این چنین است. ما تصمیم نگرفتهایم که در خانوادهای دوست داشتنی، غفلت کننده یا سوء استفادهگر، مسیحی، مسلمان یا بیدین، ثروتمند یا فقیر، به دنیا بیاییم.
ما این دوره از تاریخ یا شهر خاصی برای تولد را انتخاب نکردهایم. با این حال، همه اینها تاثیر عمیقی بر اینکه چه تجربه و احساسی از خودمان و ارزشهای اصلیمان داریم، خواهند گذاشت. همه ما “خودمان را در اینجا پیدا میکنیم”. همه ما در قایق مشابهی هستیم.
دانلود ویدیو کارگاه شفقت ورزی
زمانی که حدود دو یا سه ساله هستیم، از بودن در اینجا به عنوان “احساس خویشتن”، آگاه میشویم. همان طور که رشد میکنیم، مغز ما به سرعت بالغ میشود و ظرفیتهایی برای درک چیزهای جدید را کسب میکند- با تشکر از تغییرات مغز. زمانی که وارد نوجوانی میشویم، میفهمیم که هورمونهای بدن، تمایلات بدنی و علایق ما را تغییر میدهند. ما هیچ یک از اینها را انتخاب نمیکنیم، فقط در درونمان اتفاق میافتند.
به نظر میرسد هیجانها شدت پیدا میکنند؛ ما به راحتی شرمنده و حساس میشویم، به خصوص درباره بدنمان؛ ما علاقمند میشویم تا تایید و پذیرش همسالانمان را کسب کنیم و علایق خاصی مانند نوعی از موسیقی، لباس یا سبک را توسعه میدهیم.
من میخواستم یک ستاره راک باشم (خب، هنوز هم در واقع این را میخواهم). بعدا میخواهیم همسرهایی داشته باشیم که بتوانیم رابطه طولانی با آنها داشته باشیم و امکان به اشتراک گذاشتن ژنهایمان با آنها و داشتن فرزند را به دست آوریم.
همه ما میخواهیم ارزشمند، مورد تقدیر و مقبول باشیم، به جای اینکه بی ارزش، مورد انتقاد و طرد شده شویم. با این حال، ما هیچ یک از این خواستهها یا هیجانها را انتخاب نمیکنیم، آنها فقط بخشی از ترکیب ما هستند- چگونه مغز ما تکامل یافته است.
این کتاب را سفارش دهید
اینکه دیگران چطور با ما رفتار میکنند یا مراقب ما هستند، و اینکه ما یاد میگیریم چطور با این تجارب آشکار برخورد کنیم، میتواند تفاوتهای زیادی در نحوه رشد مغز ما و نحوه یادگیری شیوههای روبرو شدن با این دشواریهای مغز که تکامل به ما داده است، و آسیب پذیری در برابر چیزهایی مثل خشم، اضطراب و افسردگی را ایجاد کند.
همانطور که بزرگتر میشویم، به تدریج در مییابیم که ذهن ما انواعی از احساسها و تمایلهایی را دارد که کنترل ما را به عهده میگیرد. ما به گونهای که این احساسها ما را هدایت میکنند، عمل میکنیم.
اگر عصبانی باشیم، ممکن است رفتارهای ناشایست انجام دهیم یا بگویم؛ اگر مضطرب هستیم، ممکن است از برخی چیزها اجتناب کنیم یا منفعلانه رفتار کنیم؛ بنابراین نمیآموزیم که چطور با چیزهایی که باعث ترس ما میشوند، مقابله کنیم. این واقعیت که ما مغزی با این ظرفیتها داریم، تقصیر ما نیست.
دانلود ویدیو کارگاه شفقت ورزی
نکتهاین است که ما طیف وسیعی از خواستهها و هیجانهای دشوار را به ارث میبریم، و مغز و ذهنمان توسط افرادی که اطرافمان هستند شکل میگیرد (که هیچ یک از آنها انتخاب ما نیستند)، با این حال، اگر بتوانیم درباره مغز و ذهن خود بیاموزیم، ممکن است به ما کمک کند تا به جای اینکه احساسهایمان ما را هدایت کنند، شانس این را پیدا کنیم که ما آنها را هدایت کنیم. سپس میتوانیم یاد بگیریم که چگونه ذهن خود را آموزش دهیم تا شانس درک و مقابله با هیجانهای ناخوشایند را به حداکثر برسانیم و موارد مفید و خوشایندی را افزایش دهیم.
این موضوع به ما کمک میکند تا یک حس بهزیستی و شکوفایی را ایجاد کنیم. اگر میخواهید یک ساز موسیقی را بنوازید، باید درباره ساز خود بیاموزید، چه نتهایی وجود دارد، چه میزانهایی هست، و سپس تمرین کنید. اگر میخواهید در ورزشی پیشرفت کنید، باید قوانین بازی، حرکات اصلی، و تاکتیکها را بفهمید و سپس تمرین کنید.
این موضوع تفاوتی با ذهن و مغز ما ندارد و نکته کلیدی، تمرین میباشد. همانطور که خواهیم دید، توسعه شفقت راهی برای این امر است. شفقتورزی به خود و دیگران به ما کمک میکند تا با بسیاری از احساسهای ناخوشایندمان مانند اضطراب، خشم و حتی نا امیدی کنار بیاییم.
منبع: گیلبرت، پل. (۲۰۱۰). آموزش ذهن برای شفقت ورزی. ترجمه: دوستی، پیمان. قدرتی، گلناز. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.
کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی منتشر شد
کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی، نوشته دکتر پل گیلبرت با ترجمه دکتر پیمان دوستی و گلناز قدرتی توسط انتشارات امین نگار منتشر شد.
در این کتاب یک دانش ابتدایی در خصوص مغز و ذهن انسان پیدا می کنید. اینکه چطور مغز و ذهن ما تکامل پیدا کرده اند، چرا چنین هیجان های ناخوشایندی داریم و چطور باید با آنها روبرو شویم. علاقمندان می توانند این کتاب را از سراسر ایران به صورت تلفنی از شماره ۴۴۱۰۶۶۷۷-۰۲۱ تهیه یا وارد سامانه iranacttherapy.ir شوند و آن را سفارش دهند. |
. |