ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (Mindfulness) مفهومی با ریشههای کهن در سنتهای شرقی، بهویژه بودیسم، است که در دهههای اخیر وارد روانشناسی علمی و درمانهای مبتنی بر شواهد شده است. امروزه مایندفولنس یکی از ارکان اصلی بسیاری از درمانهای موج سوم درمان های شناختی-رفتاری مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT) و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) محسوب میشود. هدف ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس)، ایجاد آگاهی لحظهبهلحظه و غیرقضاوتگر نسبت به افکار، احساسات، بدن و محیط پیرامون است.

گرد آوری و تدوین: دکتر پیمان دوستی
ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) را میتوان «توجه عمدی، در لحظه حاضر و بدون قضاوت» تعریف کرد (کابات زین، ۲۰۰۳) این تعریف سه مؤلفه کلیدی دارد:
۱) توجه عمدی: یعنی جهتدادن آگاهانه ذهن به آنچه هم اکنون در حال رخ دادن است، نه آنچه ممکن است بعدا رخ دهد یا در گذشته رخ داده است.
۲) در لحظه حاضر بودن: تمرکز بر تجربه کنونی، نه غرقشدن در خاطرات گذشته یا پیشبینیهای آینده.
۳) پذیرش و مشاهده بدون قضاوت: مشاهده پدیدههای درونی و بیرونی همانگونه که هستند، بدون برچسبزدن آنها به «خوب» یا «بد»، درست یا غلط، زشت یا زیبا و …
پژوهشهای گستردهای مانند پژوهش کرسول (۲۰۱۷) نشان دادهاند که تمرین مداوم ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) میتواند بهبود چشمگیری در تنظیم هیجان، کاهش استرس، افزایش تمرکز و تقویت انعطافپذیری روانی ایجاد کند. از منظر علوم اعصاب، پژوهش هالزل و همکاران (۲۰۱۱) بیان می کند ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) با افزایش فعالیت قشر پیشپیشانی میانی (responsible for executive control) و کاهش واکنشپذیری آمیگدالا (مراکز تهدید و ترس) همراه است. این تغییرات عصبی باعث میشود افراد در مواجهه با هیجانات ناخوشایند، آرامتر و کارآمدتر واکنش نشان دهند.
برخی از کاربردها
درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) بهطور گسترده برای کاهش اضطراب، افسردگی و درد مزمن به کار رفتهاند. به عنوان مثال، در درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR)، مراجعان بهمدت هشت هفته تمرینهایی مانند اسکن بدن (Body Scan)، تنفس آگاهانه و مدیتیشن نشسته را انجام میدهند. این تمرینها کمک میکند تا فرد رابطهای تازه با افکار و احساسات خود برقرار کند (بهجای درگیر شدن با افکار، آنها را صرفاً مشاهده کند).
همچنین درمانگران از ذهنآگاهی برای کمک به بیماران جهت خروج از «ذهن قضاوتگر» و ورود به «ذهن مشاهدهگر» استفاده میکنند. برای مثال، فردی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرد، ممکن است یاد بگیرد که به جای غرقشدن در افکار «همه دارن منو قضاوت میکنن»، متوجه شود: «در حال حاضر افکاری در ذهنم میآیند که درباره قضاوت دیگراناند.» این فاصله شناختی موجب غرق نشدن در اضطرابها میشود.
به طور کلی میتوان گفت، ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) مهارتی است که به ما میآموزد به جای جنگیدن با خودمان برای حذف یا کنترل افکار و هیجانهایمان، با آگاهی و پذیرش با آن همراه شویم. از سوی دیگر، در جهانی که مملو از شتاب، فشار و حواسپرتی است، مایندفولنس دعوتی است برای بازگشت به تجربههای لحظه حال — جایی که زندگی واقعاً جریان دارد.
دوباره یادآور شوم، ذهنآگاهی/ توجه آگاهی (مایندفولنس) درباره لذت بردن از لحظه حال نیست، بلکه دربارهی آگاه بودن از تجارب لحظه حال است.
